Saturday, September 10, 2011

واکنش کیهان به نامه سرگشاده وبلاگ نویسان



کیهان امضاء کنندگان نامه به شوراي مركزي مجمع روحانيون را "گروهک های ضد انقلاب " خواند و آنها را متواری دانست.



تحركات چندلايه اعضاي مركزيت مجمع روحانيون براي فاصله گذاري با فتنه سبز، نگراني و خشم شديد شماري از فعالان رسانه اي ضدانقلاب را موجب شد.
ارگان رسمي گروهك ملي- مذهبي، نامه اعتراضي تندي را به امضاي 38 وبلاگ نويس ضدانقلاب و خطاب به شوراي مركزي مجمع روحانيون منتشر كرد. اغلب امضاكنندگان نامه از كشور متواري هستند.
در نامه منتشره با اشاره به اظهارات خاتمي، موسوي خوئيني ها، ابطحي و... كه بوي شانه خالي كردن از مسئوليت فتنه سبز و تندروي هاي موسوي و كروبي را مي دهد، آمده است: در حصر خانگي و در غياب موسوي و كروبي انتظار آن بود كه پرچم بر زمين نماند اما نه تنها حركت مخالفان پشتيبان خود را از دست داده، بلكه سكوتي توام با رضايت نسبت به حصر اين بزرگواران، اهل سياست را دربر گرفته است.
اين نامه مي افزايد: با انتشار شايعه دستگيري موسوي و كروبي، انتظار از تشكل شما به عنوان حامي اين عزيزان، بسيار بيشتر از آني بود كه كرديد. انتظار آن بود كه اقدامي عملي از بزرگترين تشكل روحانيون اصلاح طلب ديده مي شد و اگر اميد به نتيجه اي براي اين اقدام نبود آيا نمي توانستيد با بست نشيني خواستار آزادي رهبران سبز باشيد؟ اما متاسفانه گذر ايام نشان داد كه اعتراض هاي هر از چند شما، از كنايه هايي آن هم در خلوت وب سايت هايتان فراتر نخواهد رفت. شايد برخي استدلال نمايند كه تشكل شما تحت فشار است و فرصت اعتراض سازمان يافته نداريد. اما صحبت هاي مناقشه آميز گاه و بي گاه دبيركل حزب متبوع از جمله طلب بخشش از نظام و سخنان ديگر اشخاص برجسته آن تشكل، از جمله موسوي خوئيني ها گمانه زني هاي اوليه در جدا بودن مسير تشكل شما از راهي كه آقايان موسوي و كروبي در برابر ملت گشودند را قوي تر كرده است. اين نگراني ها زماني رنگ جدي تري به خود مي گيرد كه آقاي موسوي خوئيني ها از رسميت نداشتن جنبش سبز سخن مي گويد؛ گويي براي شركت در انتخابات و در راستاي اجابت پيش شرط نظام درباره اعلام برائت از جنبش سبز، راه مناسب را در پاك كردن جنبش سبز ديده اند. و يا صحبت هايي در حمايت از رهبري ايراد كرده اند كه تماما با مواضع ثبت شده آقايان موسوي و كروبي در تناقض مي باشد. براي ما جاي عجب است كه چگونه وزير سابق كشور (موسوي لاري) مي تواند از اجراي قانون در دوره وزارت خود سخن بگويد؟ آيا انتخابات مجلس هفتم و رياست جمهوري نهم، بر مبناي قانون برگزار شد؟
وابستگان به گروهك هاي التقاطي در ادامه نامه خود تصريح كرده اند: انتظار از اعضاي شما به عنوان افرادي كه داعيه اخلاق گرايي در سياست را داريد، آن است كه صادقانه برخورد كنيد. هيچ شخص و گروهي، موظف و مكلف به حمايت از جنبش سبز نيست. هيچ حزب و دسته اي را نمي توان با استفاده از زور، به شركت يا عدم شركت در انتخابات، مجبور كرد. اما اخلاقي تر آن است كه در چنين حالتي، از اعتبار خود و تشكل متبوع تان مايه بگذاريد و نه سران جنبش سبز.
نويسندگان متواري اين نامه مي افزايند: امضاكنندگان، ضمن اعتراض شديد به رويه تشكل متبوع شما در چند ماهه پس از بازداشت سران جنبش سبز، و موضع گيري هايي كه بيشتر بوي منفعت گرايي شخصي و حزبي دارد، تا مصلحت گرايي جمعي، از شما مي خواهند كاري نكنيد تا شايعاتي كه درباره خشنود بودن برخي از بازداشت موسوي و كروبي به گوش مي رسيد، درباره شما مصداق پيدا نمايد. اگر بنا به هر دليلي راه آينده خود را خارج از اسلوب هايي كه موسوي و كروبي ترسيم كرده اند، مي دانيد، از حساب جنبش سبز، خرج منفعت طلبي هاي گروهي خود ننماييد و به صراحت اعلام نماييد كه راه و حساب آن مجمع، سوا از راه موسوي و كروبي است.
عناصر همسو با گروهك نهضت آزادي در پايان اين نامه نوشته اند: بديهي است همگان به توان شما در همراهي آگاهي دارند، لذا انتظار از شما بسان انتظار از موسوي و كروبي در حضورهاي خياباني نيست- چرا كه آن زمان كه هنوز به وجود جنبش سبز اذعان داشتيد، همراهي نكرديد، اكنون كه گويا وجودش را نيز به رسميت نمي شناسيد، همراهي فيزيكي تان پيشكش- ولي انتظار از تشكل شما بيشتر از آن خواهد بود كه چند جمله دوپهلو در سايت هاي خود بگذاريد.
يادآور مي شود ميرحسين موسوي به تازگي در ديدار با فرزندان خود و در اظهاراتي- كه معطوف به تحرك كساني چون خاتمي و موسوي خوئيني ها براي بازگشت به عرصه انتخابات و فعاليت سياسي در كشور بود- اعلام كرده است «با توجه به تداوم وضع فعلي نمي توان اميدي به انتخابات و شركت در آن داشت». گفته مي شود موسوي به شدت از تنها ماندن در فضاي سياسي و انگشت نما شدن هراسان است.





No comments:

Post a Comment